فال حافظ روزانه چهار شنبه 6 فروردین 1404 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 493
اي پادشه خوبان داد از غم تنهايي ، دل بي تو به جان آمد وقت است که بازآيي دايم گل اين بستان شاداب نمي ماند ، درياب ضعيفان را در وقت توانايي ديشب گله زلفش با باد همي کردم ، گفتا غلطي بگذر زين فکرت سودايي صد باد صبا اين جا با سلسله مي رقصند ، اين است حريف اي دل تا باد نپيمايي مشتاقي و مهجوري دور از تو چنانم کرد ، کز دست بخواهد شد پاياب شکيبايي يا رب به که شايد گفت اين نکته که در عالم ، رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجايي ساقي چمن گل را بي روي تو رنگي نيست ، شمشاد خرامان کن تا باغ بيارايي اي درد توام درمان در بستر ناکامي ، و اي ياد توام مونس در گوشه تنهايي در دايره قسمت ما نقطه تسليميم ، لطف آن چه تو انديشي حکم آن چه تو فرمايي فکر خود و راي خود در عالم رندي نيست ، کفر است در اين مذهب خودبيني و خودرايي زين دايره مينا خونين جگرم مي ده ، تا حل کنم اين مشکل در ساغر مينايي
حافظ شب هجران شد بوي خوش وصل آمد
،
شاديت مبارک باد اي عاشق شيدايي
تعبیر:
خودپسندی و تکبر را از خود دور کن. آنچه باعث شکست و ناکامی تو می شود بی فکری و غرور است. از افکار بیهوده دست بردار. به آنچه قسمت و نصیب تو است راضی باش و به آنچه که داری قناعت کن. اگر واقع بین و دقیق باشی به آرزوهای خود می رسی.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 6 فروردین 1404 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 76
جز آستان توام در جهان پناهي نيست ، سر مرا بجز اين در حواله گاهي نيست عدو چو تيغ کشد من سپر بيندازم ، که تيغ ما بجز از ناله اي و آهي نيست چرا ز کوي خرابات روي برتابم ، کز اين به هم به جهان هيچ رسم و راهي نيست زمانه گر بزند آتشم به خرمن عمر ، بگو بسوز که بر من به برگ کاهي نيست غلام نرگس جماش آن سهي سروم ، که از شراب غرورش به کس نگاهي نيست مباش در پي آزار و هر چه خواهي کن ، که در شريعت ما غير از اين گناهي نيست عنان کشيده رو اي پادشاه کشور حسن ، که نيست بر سر راهي که دادخواهي نيست چنين که از همه سو دام راه مي بينم ، به از حمايت زلفش مرا پناهي نيست
خزينه دل حافظ به زلف و خال مده
،
که کارهاي چنين حد هر سياهي نيست
تعبیر:
زندگی منزلگاه صد دام و حادثه است. از دست کسی در رنج و عذابی. فقط به خداوند پناه بیاور. برای دوری از صدمه و بلا، با مردم به خوبی رفتار کن.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 6 فروردین 1404 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 234
چو آفتاب مي از مشرق پياله برآيد ، ز باغ عارض ساقي هزار لاله برآيد نسيم در سر گل بشکند کلاله سنبل ، چو از ميان چمن بوي آن کلاله برآيد حکايت شب هجران نه آن حکايت حاليست ، که شمه اي ز بيانش به صد رساله برآيد ز گرد خوان نگون فلک طمع نتوان داشت ، که بي ملالت صد غصه يک نواله برآيد به سعي خود نتوان برد پي به گوهر مقصود ، خيال باشد کاين کار بي حواله برآيد گرت چو نوح نبي صبر هست در غم طوفان ، بلا بگردد و کام هزارساله برآيد
نسيم زلف تو چون بگذرد به تربت حافظ
،
ز خاک کالبدش صد هزار لاله برآيد
تعبیر:
صبر و تحمل سختی ها، تو را به آرزویت خواهد رساند. به زودی به هدف خود خواهی رسید. فقط کمی صبر کن و به خداوند توکل کن و از دوستان مشفق و با تجربه کمک بگیر.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 6 فروردین 1404 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 48
صوفي از پرتو مي راز نهاني دانست ، گوهر هر کس از اين لعل تواني دانست قدر مجموعه گل مرغ سحر داند و بس ، که نه هر کو ورقي خواند معاني دانست عرضه کردم دو جهان بر دل کارافتاده ، بجز از عشق تو باقي همه فاني دانست آن شد اکنون که ز ابناي عوام انديشم ، محتسب نيز در اين عيش نهاني دانست دلبر آسايش ما مصلحت وقت نديد ، ور نه از جانب ما دل نگراني دانست سنگ و گل را کند از يمن نظر لعل و عقيق ، هر که قدر نفس باد يماني دانست اي که از دفتر عقل آيت عشق آموزي ، ترسم اين نکته به تحقيق نداني دانست مي بياور که ننازد به گل باغ جهان ، هر که غارتگري باد خزاني دانست
حافظ اين گوهر منظوم که از طبع انگيخت
،
ز اثر تربيت آصف ثاني دانست
تعبیر:
هر کسی نمی تواند حاجت تو را براورده کند. فقط خداوند است که همه ی نیازمندان به او روی می آورند. عقل و ایمان تو را در رسیدن به مقصد کمک خواهند کرد.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 6 فروردین 1404 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 321
هر چند پير و خسته دل و ناتوان شدم ، هر گه که ياد روي تو کردم جوان شدم شکر خدا که هر چه طلب کردم از خدا ، بر منتهاي همت خود کامران شدم اي گلبن جوان بر دولت بخور که من ، در سايه تو بلبل باغ جهان شدم اول ز تحت و فوق وجودم خبر نبود ، در مکتب غم تو چنين نکته دان شدم قسمت حوالتم به خرابات مي کند ، هر چند کاين چنين شدم و آن چنان شدم آن روز بر دلم در معني گشوده شد ، کز ساکنان درگه پير مغان شدم در شاهراه دولت سرمد به تخت بخت ، با جام مي به کام دل دوستان شدم از آن زمان که فتنه چشمت به من رسيد ، ايمن ز شر فتنه آخرزمان شدم من پير سال و ماه نيم يار بي وفاست ، بر من چو عمر مي گذرد پير از آن شدم
دوشم نويد داد عنايت که حافظا
،
بازآ که من به عفو گناهت ضمان شدم
تعبیر:
صبر، کلید پیروزی است. عاقبت به هدف و مراد خود می رسی. خداوند را سپاسگزار باش تا نعمت های خود را از تو دریغ نکند. آنچه خدا بخواهد همان می شود. سرنوشت خوبی در انتظار تو است.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 6 فروردین 1404 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 41
اگر چه باده فرح بخش و باد گل بيز است ، به بانگ چنگ مخور مي که محتسب تيز است صراحي اي و حريفي گرت به چنگ افتد ، به عقل نوش که ايام فتنه انگيز است در آستين مرقع پياله پنهان کن ، که همچو چشم صراحي زمانه خون ريز است به آب ديده بشوييم خرقه ها از مي ، که موسم ورع و روزگار پرهيز است مجوي عيش خوش از دور باژگون سپهر ، که صاف اين سر خم جمله دردي آميز است سپهر برشده پرويزنيست خون افشان ، که ريزه اش سر کسري و تاج پرويز است
عراق و فارس گرفتي به شعر خوش حافظ
،
بيا که نوبت بغداد و وقت تبريز است
تعبیر:
دشمنان ظاهرالصلاح در کمین تواند. کاملاً با احتیاط با آنها رفتار کن. از ریاکاران دوری کن. با کمک عقل می توانی از گرداب مشکلات رها شوی. هر کسی را محرم اسرار خود قرار نده.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 6 فروردین 1404 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 54
ز گريه مردم چشمم نشسته در خون است ، ببين که در طلبت حال مردمان چون است به ياد لعل تو و چشم مست ميگونت ، ز جام غم مي لعلي که مي خورم خون است ز مشرق سر کو آفتاب طلعت تو ، اگر طلوع کند طالعم همايون است حکايت لب شيرين کلام فرهاد است ، شکنج طره ليلي مقام مجنون است دلم بجو که قدت همچو سرو دلجوي است ، سخن بگو که کلامت لطيف و موزون است ز دور باده به جان راحتي رسان ساقي ، که رنج خاطرم از جور دور گردون است از آن دمي که ز چشمم برفت رود عزيز ، کنار دامن من همچو رود جيحون است چگونه شاد شود اندرون غمگينم ، به اختيار که از اختيار بيرون است
ز بيخودي طلب يار مي کند حافظ
،
چو مفلسي که طلبکار گنج قارون است
تعبیر:
از دوری عزیزی در رنج و عذابی و آرزوی دیدن او را داری. صبر کن تا دوره ی هجران به سر آید. ارتباط خود را با او قطع نکن. مال و سرمایه ای را از دست داده ای. دوباره با کمی صبر آن را بدست خواهی آورد.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 6 فروردین 1404 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 95
مدامم مست مي دارد نسيم جعد گيسويت ، خرابم مي کند هر دم فريب چشم جادويت پس از چندين شکيبايي شبي يا رب توان ديدن ، که شمع ديده افروزيم در محراب ابرويت سواد لوح بينش را عزيز از بهر آن دارم ، که جان را نسخه اي باشد ز لوح خال هندويت تو گر خواهي که جاويدان جهان يک سر بيارايي ، صبا را گو که بردارد زماني برقع از رويت و گر رسم فنا خواهي که از عالم براندازي ، برافشان تا فروريزد هزاران جان ز هر مويت من و باد صبا مسکين دو سرگردان بي حاصل ، من از افسون چشمت مست و او از بوي گيسويت
زهي همت که حافظ راست از دنيي و از عقبي
،
نيايد هيچ در چشمش بجز خاک سر کويت
تعبیر:
اراده ات بسیار قوی است و با آن می توانی دنیا را زیر و رو کنی. همه چیز را زیبا می بینی و از این دید خود راضی هم هستی. زیبایی ها آنقدر تو را مست کرده که به خزان فکر نمی کنی. گاهی خود را مثل باد سبک می دانی و دلت می خواهد همراه آن سرگردان باشی ولی این خیالات برایت ثمری ندارد پس اراده ی قوی خویش را به کار برده، دنیا و آخرت خود را بساز.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 6 فروردین 1404 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 424
از من جدا مشو که توام نور ديده اي ، آرام جان و مونس قلب رميده اي از دامن تو دست ندارند عاشقان ، پيراهن صبوري ايشان دريده اي از چشم بخت خويش مبادت گزند از آنک ، در دلبري به غايت خوبي رسيده اي منعم مکن ز عشق وي اي مفتي زمان ، معذور دارمت که تو او را نديده اي
آن سرزنش که کرد تو را دوست حافظا
،
بيش از گليم خويش مگر پا کشيده اي
تعبیر:
با تمام وجود به کار خود ادامه بده تا به مقصود برسی. صبر و تحمل داشته باش و با آرامش به کار خود ادامه بده.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 6 فروردین 1404 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 73
روشن از پرتو رويت نظري نيست که نيست ، منت خاک درت بر بصري نيست که نيست ناظر روي تو صاحب نظرانند آري ، سر گيسوي تو در هيچ سري نيست که نيست اشک غماز من ار سرخ برآمد چه عجب ، خجل از کرده خود پرده دري نيست که نيست تا به دامن ننشيند ز نسيمش گردي ، سيل خيز از نظرم رهگذري نيست که نيست تا دم از شام سر زلف تو هر جا نزنند ، با صبا گفت و شنيدم سحري نيست که نيست من از اين طالع شوريده برنجم ور ني ، بهره مند از سر کويت دگري نيست که نيست از حياي لب شيرين تو اي چشمه نوش ، غرق آب و عرق اکنون شکري نيست که نيست مصلحت نيست که از پرده برون افتد راز ، ور نه در مجلس رندان خبري نيست که نيست شير در باديه عشق تو روباه شود ، آه از اين راه که در وي خطري نيست که نيست آب چشمم که بر او منت خاک در توست ، زير صد منت او خاک دري نيست که نيست از وجودم قدري نام و نشان هست که هست ، ور نه از ضعف در آن جا اثري نيست که نيست
غير از اين نکته که حافظ ز تو ناخشنود است
،
در سراپاي وجودت هنري نيست که نيست
تعبیر:
رنج و مصیبتی که گرفتار آنی، نتیجه ی اعمال خودت است و پشیمانی سودی ندارد. با امید به آینده کارها برای تو آسان خواهد شد. به تجربه ها و عقل خود اتکا داشته باش و به تواناییهای خود اعتماد کن.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 6 فروردین 1404 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 354
به مژگان سيه کردي هزاران رخنه در دينم ، بيا کز چشم بيمارت هزاران درد برچينم الا اي همنشين دل که يارانت برفت از ياد ، مرا روزي مباد آن دم که بي ياد تو بنشينم جهان پير است و بي بنياد از اين فرهادکش فرياد ، که کرد افسون و نيرنگش ملول از جان شيرينم ز تاب آتش دوري شدم غرق عرق چون گل ، بيار اي باد شبگيري نسيمي زان عرق چينم جهان فاني و باقي فداي شاهد و ساقي ، که سلطاني عالم را طفيل عشق مي بينم اگر بر جاي من غيري گزيند دوست حاکم اوست ، حرامم باد اگر من جان به جاي دوست بگزينم صباح الخير زد بلبل کجايي ساقيا برخيز ، که غوغا مي کند در سر خيال خواب دوشينم شب رحلت هم از بستر روم در قصر حورالعين ، اگر در وقت جان دادن تو باشي شمع بالينم
حديث آرزومندي که در اين نامه ثبت افتاد
،
همانا بي غلط باشد که حافظ داد تلقينم
تعبیر:
وفا و محبت را سرلوحه ی اعمال خود قرار داده ای. هم صحبتی با خردمندان و پیران دانا را رها نکن تا به تو گزندی نرسد. از تجربیات آنان استفاده کن تا به سعادت برسی. به فکر جمع کردن مال و ثروت نباش. عشق و محبت بالاترین سرمایه ی زندگی است.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 6 فروردین 1404 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 453
اي که دايم به خويش مغروري ، گر تو را عشق نيست معذوري گرد ديوانگان عشق مگرد ، که به عقل عقيله مشهوري مستي عشق نيست در سر تو ، رو که تو مست آب انگوري روي زرد است و آه دردآلود ، عاشقان را دواي رنجوري
بگذر از نام و ننگ خود حافظ
،
ساغر مي طلب که مخموري
تعبیر:
با تظاهر و ریا نمی توان به جایی رسید. در هر کاری صداقت لازمه ی کار است. بهتر است اول نقائص خود را برطرف سازی و سپس محکم و استوار به دنبال هدف خود بروی. جوانب کار را بسنج و به خود مغرور نباش تا اشتباهی از تو سر نزند.